پرسش دیگر آن است که آیت الله خامنهای در حوزه ایرانشناسی و معرفی فرهنگ ایران چه سهمی داشته و دارد و در این زمینه چه فعالیتهایی داشته است؟ در همین خصوص خبرنگار مهر در گفتگویی که با اعضای دبیرخانه مرکز تدوین تاریخ جامع حکمت و فلسفه که تحت نظارت بنیاد حکمت اسلامی صدرا فعالیت میکند این دو پرسش را به بحث گذاشته است.
در این گفتگو دکتر رضا ماحوزی مسئول دبیرخانه مرکز تدوین تاریخ جامع حکمت و فلسفه و مریم سلیمانی فرد کارشناس ارشد تاریخ فرهنگ و تمدن ملل اسلامی و مصطفی دهقان کارشناس ارشد فرهنگ و زبانهای باستانی به پرسشهای ما پاسخ دادند.
در محافل دانشگاهی و فلسفی ایران و حتی دنیا معمولاً باور عمومی بر این است که بنیاد حکمت اسلامی صدرا اختصاصاً بر حکمت متعالیه ملاصدرا یا نهایتاً بر مطالعات فلسفه اسلامی متمرکز است و در نتیجه به دیگر حوزههای فرهنگ نمیپردازد و اهداف خود را فارغ از مطالعه آنها تعریف کرده است. آیا فعالیتهای بنیاد به همین سطح محدود شده است یا آنکه فعالیتهای دیگری نیز دارد؟
دکتر ماحوزی: متأسفانه این نگاهی از دور و خلاف واقع است. گرچه بنیاد حکمت اسلامی صدرا از سال ۱۳۷۲ به مناسبت برگزاری همایشهای داخلی و بینالمللی بزرگداشت ملاصدرا تاسیس شد، اما در کنار معرفی مکتب ملاصدرا طرح های بزرگ دیگری هم به اجرا درآورده است. هرچند معرفی این فیلسوف و حکیم بزرگ ایرانی، هدف اصلی این مرکز تحقیقاتی بوده و در همین راستا علاوه بر برگزاری هفده همایش ملی و بینالمللی به مناسبت بزرگداشت روز ملاصدرا در اول خرداد هر سال، آثار و نسخههای خطی این حکیم را نیز تصحیح و منتشر کرده است. البته این نکته را هم باید در نظر داشت که در اساسنامه فعالیتهای این بنیاد، علاوه بر این موارد، معرفی و تبیین و نهادینه کردن فرهنگ عقلانی ایرانی- اسلامی نیز مورد تاکید قرار گرفته است. با نظر به همین نکته بنیادی است که این مرکز هیچگاه خود را اختصاصاً بر حکمت صدرایی محدود نکرده و فعالیتهای دیگری نیز داشته است. به عنوان مثال میتوان به انتشار کتابهای متعدد غیرصدرایی توسط انتشارات این بنیاد، راهاندازی اولین گروه فلسفه و کودک و بخصوص تاسیس مرکز تدوین تاریخ جامع حکمت و فلسفه است که با محور قرار دادن حکمت و فلسفه و فرهنگ ایران از آغازین نشانههای حیات عقلی تا دوران متاخر و مدون تاریخ اندیشه، محتوا و سبک جدیدی از تاریخ نگاری فلسفی را عرضه میکند. از این رو این طرح که به معرفی تاریخ تمدن ایران و تأثیر آن در جهان بویژه بر هند، بینالنهرین و یونان و غرب می پردازد، طرحی بی سابقه و روش آن- که متفاوت از تاریخ فلسفههای غربی است- روشی بینظیر در دنیا و ابتکاری است. در خصوص مرکز اخیر باید توجه داشت که فعالیت این مرکز صرفاً یک فعالیت فلسفی نیست بلکه با نظر به تعاملات و خدمات متقابل فلسفه و فرهنگ، و بدلیل اقتضای میانرشتهای بودن موضوع مورد توجه این مرکز، فعالیت آن اساساً در قد و اندازه یک پروژه بینالمللی و بسیار بزرگ و میانرشتهای است که حوزههای مختلف دانش را به هم متصل میکند و از همه آنها بهره میگیرد. این مرکز درصدد است با همفکری علما و متخصصان دانشهای مختلف منجمله تاریخ،زبانشناسی، باستانشناسی، فلسفه و غیره در گام نخست تصویری حقیقی از فرهنگ عقلانی و اجتماعی ایران و تمدنهای همجوار عرضه کند و در گام بعد، سهم ایران در تمدن منطقه و در جهان را با ارائه اسناد معتبر و مورد تایید محافل علمی داخل و خارج کشور نشان دهد و نمایی از سیر اندیشه و فرهنگ عقلانی از سرزمینی به سرزمین دیگر را عرضه دارد.
بنیاد حکمت اسلامی صدرا چه مدتی و در چه سطحی به مسئله تاریخ تمدن ایران و جهان پرداخته است؟
سلیمانی فرد: از سال ۱۳۸۴ با هدف تدوین یک تاریخ تمدن و اندیشه و فلسفه حقیقی که ویژگیهای مشخصی برای آن در نظر گرفته شده است نخستین جلسات تخصصی با حضور اساتید و صاحبنظران دانشگاهی در محل بنیاد تشکیل شد. پس از آن با طراحی جلسات منظم و زمانبندی شده، دورنما و اهداف این پروژه مشخص شد و چند گروه پژوهشی به تصویب شورای عالی علمی طرح و رئیس بنیاد صدرا بهعنوان متولی و مجری اصلی پروژه رسید.
آیا این پروژه بزرگ توسط مراکز علمی بیرون از بنیاد هم حمایت شده است؟ لطفاً درباره گروههایی که از آنها یاد کردید توضیح دهید.
دهقان: مرکز تدوین تاریخ فلسفه که عهدهدار طرح تدوین تاریخ فلسفه است توانسته کلیت این طرح را در گام نخست به تصویب وزارت علوم، تحقیقات و فناوری برساند. علاوه بر این، این مرکز برای سامان دادن به فعالیتهای ملی و بینالمللیای که تعریف کرده است، «انجمن بینالمللی تاریخ فلسفه» را بهعنوان زیرمجموعه مرکز تدوین تاریخ فلسفه تاسیس و به تصویب انجمنهای علمی کشور که تحت نظارت وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است رسانده است. این انجمن عضو مجمع بینالمللی فیسپ (Fisp) نیز هست. ضمناً برای تأمین خواستهها و نیازهای محققان و همکاران این طرح، کتابخانه مستقلی با عنوان کتابخانه تخصصی تاریخ فلسفه و تمدن و فرهنگ تاسیس شده است. این کتابخانه بیش از ۱۲ هزار جلد کتاب دارد که بخش عمده آن به حوزه تاریخ و تمدن و ادبیات و فلکلور و البته فلسفه ایران و جهان اسلام اختصاص دارد. همچنین این مرکز برای انتشار نتایج پژوهشهای محققان همکار، فصلنامه علمی و پژوهشیای با عنوان «تاریخ فلسفه» منتشر کرده است که تا کنون ۱۲ شماره آن عرضه شده است.
اما درباره بخش دوم سئوال شما باید بگویم که مرکز تدوین از چندین گروه اصلی تشکیل شده است، گروه ایران باستان یکی از این گروهها است. تمرکز بر فرهنگ و تمدن ایران باستان و سهم آن در تمدنهای پیرامونی، علاوه بر تاسیس گروه ویژه ایران باستان، به تاسیس گروههای هند باستان، بینالنهرین، حران و یونان باستان نیز منجر شد. پس از مطالعات مربوط به ایران باستان- هم به لحاظ زمانی و هم به لحاظ سهمی که مرکز تدوین برای ایران در تمدن منطقه و جهان قائل بوده- گروه فلسفه و فرهنگ ایران اسلامی و زیرمجموعههای وابسته به آن نیز بخشی از فعالیتهای این مرکز را به خود اختصاص داده است.
با توجه به اینکه مؤسسات و مراکز ایرانپژوهی فعال در کشور فعالیتهای مشخصی در این حوزه داشته و بعضاً آثاری را چه در قالب کتاب و چه بصورت سخنرانی منتشر کردهاند. آیا مرکز تدوین تاریخ فلسفه و بویژه گروه ایران این مرکز نیز به نتایج ملموسی رسیده است؟ و آیا با مؤسسات و مراکز معتبر ایرانپژوهی همکاری دارد؟
سلیمانیفرد: به اقتضای ماهیت میانرشتهای بودن این طرح، مرکز تدوین از همان آغاز متخصصان و صاحبنظران متعدد حوزههای تاریخ، باستانشناسی، زبانشناسی، دین، تاریخ هنر را به همکاری دعوت کرده است. این همکاری از همان آغاز فعالیت مرکز تدوین در چند بخش صورت گرفته است؛ در حوزه ایران باستان، یک بخش به تدوین تاریخ فرهنگ و فلسفه ایران باستان اختصاص یافته است، این گروه تحت مدیریت دکتر محمد تقی راشد محصل و با همکاری دکتر فتح الله مجتبایی رئیس گروه هند باستان، مداخل و سرفصلهای اصلی مربوط به مطالعات زروانی، میترایی، اوستایی و زرتشتی را تدوین نمود و با همکاری سازمان میراث فرهنگی، پژوهشکده باستانشناسی و محققان گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاهها و پژوهشگاههای تهران، تبریز و کرمان، جلد اول تاریخ فرهنگ و فلسفه ایران باستان را آماده انتشار کردهاند. این جلد پس از تکمیل مقدمه بهزودی روانه بازار نشر میشود.
بخش دیگر فعالیتهای گروه ایران باستان به برگزاری ۹ نشست علمی گسترده درخصوص تمدن، فرهنگ، دین، دانش آیینها و فلسفه ایران باستان اختصاص یافته است. در این نشستها از اساتید و دانشجویان دکترای رشتههای تاریخ، باستانشناسی، فرهنگ و زبانهای باستانی و حتی زبانشناسی و دیگر علوم مرتبط با مطالعات ایرانی دعوت به عمل آمده است. در کنار این فعالیتها «آکادمی خاص تاریخ فلسفه و تمدن» تأسیس و متناوباً اساتید متخصص، سخنرانی و نظریات خود را در معرض نقد و بررسی قرار دادهاند.
در حوزه ایران پس از اسلام نیز علاوه بر تدوین تاریخ فلسفه این دوره تاریخی، نشستهای متعددی در حوزه کلام، عرفان، فلسفه و فرهنگ ایران اسلامی برگزار شده است. علاوهبر این، سه همایش ملی بزرگ در تهران و شهرستانها با هدف معرفی زمینههای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و تاریخی پیدایش جریانهای حکمی و عقلی در جریانشیعی- اسماعیلی «(حکمت شیعی)، فارابی و ابنسینا» برگزار شده است. اساس این سه همایش نه حصول تکنگاریهایی در خصوص فلسفه این فیلسوفان، بلکه عرضه تصویری روشن از زمینههای تاریخی پیدایش فرهنگ عقلی این سرزمین و نقش فیلسوفان و متفکران در ایجاد و تقویت این جریان بوده است. مستندات مربوط به جلسات هفتگی، قراردادها و همکاریها، نشستها (آکادمی تاریخ فرهنگ و تمدن) و همایشها علاوهبر انتشارات بنیاد صدرا، در آرشیو انجمن بینالمللی تاریخ فلسفه در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری نیز موجود میباشد و بصورت فصلی و سالانه مورد ارزیابی و بررسی قرار میگیرد.
با توجه به این توضیحات این طور برداشت می شود که پژوهشهای فلسفی در حوزه ایران میتواند بنیاد نوعی ایرانشناسی نیز باشد. دعوت از محققان متعدد ایرانشناس و آثار منتشر شده توسط مرکز تدوین نیز گویای آن است که این مرکز نمیخواهد ایرانشناسی در سطح مباحث نظری و بدور از ارزیابیهای آکادمیک باقی بماند. بهعقیده شما آیا انتقال این تجربه و نگاه بنیادی از بنیاد حکمت اسلامی صدرا به بنیاد ایرانشناسی میتواند به پیشرفت و تعالی پژوهشهای ایرانشناسی در بنیاد اخیر منجر شود؟
دکتر ماحوزی: اگر درک درستی از نسبت میان حکمت و فلسفه و فرهنگ ایرانی وجود داشته باشد، این مسئله تایید میشود که حکمت و فلسفه ایرانی همواره بنیاد و پایه فرهنگ ایران زمین بوده است. شناسایی فرهنگ فلسفی این سرزمین، دقیقترین نوع ایرانشناسی است. زیرا این فرهنگ در خود حاوی آموزههای دینی، هنری، آیینی، فکری، اصول معماری و دیگر مواردی است که مورد توجه ایرانشناسان است. خدمات متقابل حکمت و فرهنگ ایرانی در طول تاریخ، ضرورت ملاحظه ارتباط این دو با هم را بر هر محقق ایرانشناسی گوشزد میکند. دقیقاً از همین زاویه است که مرکز تدوین تاریخ جامع حکمت و فلسفه بنیاد صدرا تلاش دارد ذیل معرفی تاریخ فلسفه ایران، نوعی ایرانشناسی حقیقی را عرضه کند. انتقال تجارب مرکز تدوین تاریخ فلسفه بنیاد صدرا به بنیاد ایرانشناسی میتواند زمینه مناسبی برای توسعه بینش فلسفی در ملاحظات و اوج مطالعات فرهنگپژوهی فراهم آورد. از سوی دیگر، امکانات و ابزارهای موجود در بنیاد ایرانشناسی و ارتباط گستردهتر با محافل و متخصصان ایرانشناس خارج کشور نیز میتواند علاوهبر توسعه این پروژه بزرگ، وجوه آکادمیک و علمی آن را تقویت کند.