به گزارش پارک علم و فناوری قم به نقل از مهر، ظهور انواع “نظریات اقتصاد سیاسی” مرکانتیلیستی، لیبرالیستی یا مارکسیستی درباره ماهیت، اهداف، کارکرد و سایر ویژگیهای دولت و بازار یا اقتصاد و سیاست و تأثیرات و تعاملات متقابل میان آنها و نقش آن بر ساختارها و روند تحولات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، امنیتی و غیره در جوامع انسانی خصوصا در دوران معاصر، لزوم فرمول بندی، تبین و روشن ساختن رویکرد اسلامی یا “نظریه اقتصاد سیاسی اسلامی” در این زمینه را بیش از پیش آشکار ساخته است.
این ضرورت نه فقط به دلیل درک ناتوانی و ناکارآمدی رویکردهای اقتصاد سیاسی معاصر از هدایت جوامع بشری در راستای فضیلتها و اخلاق و عدالت انسانی است، بلکه خصوصا بمنظور فهم راهکارها و ابزار اسلامی در اداره و هدایت این گونه جوامع بنابر الگوها و چشم اندازهای عالی انسانی تلاشی مهم و غیرقابل انکار به نظر میرسد.
این اختلاف اساسی میان نظریات اقتصاد سیاسی معاصر و الگوی اقتصاد سیاسی اسلامی به ویژه ناشی از مبانی متفاوت انسان شناختی، معرفت شناسی و هستی شناسی آنها نشات گرفته است. به طوری که سبب شده تا اساسا چارچوب نظری، اهداف بنیادین و الگوهای ارائه شده هر یک از این نظریات اسلامی و غیر اسلامی مدلهای متفاوت و حتی متضادی را برای پیشبرد جوامع انسانی ارائه کنند.
در رویکردهای اقتصاد سیاسی گوناگون تقویت قدرت و پیشرفت اقتصادی و مادی خود به عنوان اهداف ذاتی تلقی می شوند و در نتیجه افزایش انگیزه سود و ثروت بیشتر درازای بی توجهی و پایمال شدن اخلاق و معنویات، تنزل ارزشهای انسانی و شیءوارگی انسانی، شکافهای طبقاتی و فاصله بین فقیر و غنی، عقب ماندگی سایر کشورهای جهان، بی عدالتی جهانی، جنگ، خشونت و استثمار و … از دستاوردهای بشر امروزی است، لذا اینکه “رویکردهای اقتصادی سیاسی معاصر چه نارساییها و ناکارآمدی هایی در فهم ماهیت، روندها و تحولات جوامع بشری دارند و آیا میتوان این نقایص را در یک نظریه اقتصاد سیاسی متفاوت (اسلامی) برطرف نمود، مسئله اصلی پژوهش حاضر میباشد.
بدین ترتیب، ضرورت پژوهش به منظور فرمول بندی، تبین و ارائه نظریه اقتصاد سیاسی اسلامی جهت ورود مولفهها و شاخصه های اسلامی در یک رویکرد اقتصاد سیاسی متفاوت با رویکردهای اقتصاد سیاسی معاصر انگیزه و هدف اصلی در این کتاب میباشد.
سؤال اصلی پژوهش در این کتاب (که بر پیش فرض اساسی اعتقاد به جامعیت و پویایی اسلام در امکان ترسیم و ارائه یک الگوی کامل اقتصادی سیاسی مبتنی بر کمال و سعادت دنیوی و اخروی انسانی در نظام جامع اسلام استوار است): نظریه اقتصاد سیاسی اسلامی چگونه فرمول بندی و تبیین می شود؟
این سؤال متضمن پاسخ به سؤالات فرعی از این دست میباشد: ۱- نقدهای وارد بر رویکردهای عمده اقتصاد سیاسی از ابعاد انسان شناسی، معرفت شناسی و هستی شناسی کدامند؟ ۲- ماهیت، اهداف و ابعاد نظری بازار و نظام اقتصادی در اسلام از چه ویژگی هایی برخوردارند؟ ۳- دولت و نظام سیاسی در اسلام بر چه اصول و اهدافی استوار میباشند؟ ۴- رابطه اقتصاد و سیاست در اسلام چیست؟ ۵- مبانی نظری نظریه اقتصاد سیاسی اسلامی چگونه تبیین میگردد؟ پاسخ به سئوال اصلی از طریق پاسخ به هر یک از این سؤالات فرعی که موضوع مجزای فصول کتاب حاضر را تشکیل میدهند ما را در دستیابی به فرمول نظریه اقتصاد سیاسی اسلامی رهنمون خواهند بود.
هر چند پژوهش حاضر جنبه اکتشافی در فهم اجزای نظریه اقتصاد سیاسی اسلامی بنا بر مبانی فقهی اسلام دارد، اما فرضیه ای که به عنوان پاسخ اولیه به سئوال اصلی در ترسیم ابتدایی نظام اقتصاد سیاسی اسلامی قابل ارائه میباشد این است که اقتصاد سیاسی اسلامی یک پیوند سیستمیک با اقتصاد، سیاست، فرهنگ، اخلاق و معنویات در راستای تحقق اهداف دنیوی و اخروی انسان مسلمان برقرار میسازد.
روش پژوهش ما در این کتاب بهرهگیری از رویکرد اقتصاد سیاسی (آن گونه که در قسمت اول مقدمه به آن پرداخته ایم) و الگوی انتقادی ـ توضیحی و اکتشافی در فهم، تبین و فرمول بندی نظریه اقتصاد سیاسی اسلامی بر اساس ۱- نقد رویکردهای اقتصاد سیاسی معاصر و ۲- فهم و تبین مبانی نظری اقتصاد سیاسی اسلام از منابع فقهی شامل آیات قرآن کریم، سنت و احادیث، استدلالهای عقلی و اجماع نظر فقهای شیعه میباشد.
بدین ترتیب، به منظور استخراج نظرات فقهی در تبیین و فرمول بندی نظریه اقتصاد سیاسی اسلامی علاوه بر بهره مندی از حجم انبوه ادبیات و کتب موجود دانشمندان و صاحب نظران موضوع به طور خاص اما از نظریات اندیشمندان بزرگ اسلامی بویژه امام خمینی (ره)، شهید سید محمد باقر صدر، استاد شهید مرتضی مطهری و آیت الله خامنه ای استفاده خواهد شد. در اندیشه های این بزرگواران با نگاهی انتقادی با اشاره به نواقص جدی و روشن گرایانه کاستی های اقتصاد و سیاست در مکاتب غیر اسلامی، هم اقتصاد و هم سیاست از منظر اندیشه های اسلامی مورد بررسی و تبیین دقیق قرار گرفته است.
در این کتاب هرچند به حوزه های ارتباط اقتصاد و سیاست و دین و اخلاق توجه شایانی شده است، لیکن نگرش کلان این کتاب مبتنی بر نگرش اقتصادی است، یعنی در صحنه تبیینهای نظری، صرفا مباحث اقتصادی مورد تجزیه وتحلیل واقع شده است. بر این اساس این کتاب تمام سعی خود را بر این نکته معطوف نموده است که اثبات کند قرائتی به نام اقتصاد اسلامی در کنار سایر قرائت های اقتصاد سیاسی (به معنای اقتصادی کلمه) وجود دارد، لذا سعی شده است الگویی از اقتصاد سیاسی (اقتصاد محور) دینی با لحاظ مسائل ارزشی، هنجاری و اخلاقی را اثبات نماید. خارج از نقدهای جدی بر این کتاب، اهداف نظام سیاسی اسلام در کنار اهداف نظام اقتصادی اسلام در یک نظام کامل و جامع تبیین نشدهاند و لذا رنگ سیاسی آن با توجه به اهداف و مبانی و مولفههای سیاست در اسلام مورد غفلت واقع شده است.
سازماندهی نتایج پژوهش و فصول کتاب حاضر در یک مقدمه، پنج فصل و نتیجه گیری نهایی ارائه شده است. فصل اول نقد نظریههای غالب اقتصاد سیاسی معاصر و برخی گرایشهای نظری آن میباشد که با محوریت اخلاق و عدالت و بر اساس مبانی انسان شناسی، معرفت شناسی و هستی شناسی انجام شده است. بر این اساس به برخی از نواقص جدی و ناکارآمدی این رویکردها در حوزه ارزشهای انسانی و اخلاقی، رفع فقر و نابرابری و تحقق عدالت، امینت و صلح در عرصه نظری و عملی اشاره خواهیم داشت. این مبانی در مطالعه سیاست و اقتصاد در اسلام نیز محور بررسی قرار خواهد گرفت، لذا در فصل دوم ماهیت، اهداف و مبانی سیاست و دولت در اسلام مورد بررسی قرار میگیرد.
فصل سوم به مطالعه اقتصاد و نظریات اقتصادی اسلام اختصاص یافته است. فصل چهارم تلاش دارد تعاملات و ارتباطات دوسویه و تأثیرگذار سیاست و اقتصاد یا دولت و بازار در اسلام را مورد بررسی قرار دهد تا زمینههای درک هرچه بهتر اصول و چارچوب نظریه اقتصاد سیاسی اسلامی که در فصل پنجم ارائه میشود را فراهم کند.
بنابراین، الگوی نظریه اقتصاد سیاسی اسلامی با لحاظ نمودن ناکارآمدیهای نظریههای غالب اقتصاد سیاسی معاصر از یکسو و فهم مبانی و تعاملات متقابل سیاست و اقتصاد در اسلام از سوی دیگر در این فصل فرمول بندی و ارائه خواهد شد. بدین ترتیب، نظریه اقتصاد سیاسی اسلامی با لحاظ نمون نیازهای مادی و معنوی انسان، اجرای احکام الهی و حفظ ارزشهای اخلاقی و انسانی، افزایش رفاه و پیشرفت سیاسی و اقتصادی همگام با عدالت و رفع فقر فرمول بندی میشود به طوری که در آن دولت، بازار و مردم دارای حقوق و تکالیف مشخصی میباشند. به علاوه، با تبیینی که از نظریه اقتصاد سیاسی اسلامی در این فصل صورت می گیرد لزوم بررسی امکان تحقق عینی چنین الگویی در جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی قرار خواهد گرفت تا بتوان اثبات عملیاتی بودن این نظریه را در صحنه اجرا مشاهده نمود.
«مقدمهای بر نظریه اقتصاد سیاسی اسلامی» نوشته حسین پوراحمدی به همت انتشارات دانشگاه امام صادق(ع) به بهای ۷۰۰۰۰ ریال منتشر شد.